چند روز پیش رفتم محل کار قبلی و یک سری از کارام رو تحویل دادم.
ناراحت که نشدم هیچ انگار خوشحال هم بودم که راحت شدم.
چقد من طفلکی بودم.
چقد سختی میکشیدم . خودم نمیفهمیدم.
ساعت کاری طولانی . کار زیاد.
خدایا شکرت.
تقریبا همه امروز رفتن سر کار. منم که نرفتم. اما نه غصه خوردم نه آسمون به زمین چسبید.
تازه رفتم یه سری وسایل هنری خریدم بزنم تو کار هنر.